
در پیش پای حکومت قاضی محمد یکی از افراد سرشناس شهر قربانی شد.او میرزا غفور محمودیان بود؛و مخالف و رقیب قاضی محمد محسوب میشد.سه ماه پیش از اعلام جمهوری،سرهنگ ستاد زنگنه ،فرمانده تیپ رضائیه (ارومیه) به وزارت کشور گزارش داد:
طبق اطلاع رسیده در مهاباد یک غائله دودستگی شدیدی روی داده است به طوریکه دو روز قبل عده مخالفین قاضی محمد تحت سرپرستی غفور محمودیان و آقای (ناخوانا) وکیل دادگستری میتینگی داده و عملیات قاضی محمد و اتباع او را تنفیذ کردهاند که راجع به سهمیه قند و شکر مهاباد در این مدت و دو سال اختلافاتی از قاضی محمد و کسان او بعمل آمده و باید به مصائب آنان رسیدگی شود و هکذا در حزب کومله نیز از اشخاص پول زیاد دریافت داشتهاند به آن حساب هم باید رسیدگی شود تا معلوم گردد قاضی محمد این پولها را چه کرده است.ضمنا پس از اینکه میتینگ مخالفین قاضی محمد تمام میشود موافقین او اقدام به دادن میتینگ مینمایند ولی مخالفین بنای ممانعت گذارده و آنها را سنگباران نموده و مانع از میتینگ میشوند.موافقین ناچار به خانه قاضی محمد ملنجی شده و درب خانه او بین دو دسته زد و خورد شروع چند تیر تفنگ هم تیراندازی میشود و بالاخره با دخالت ملاهای کرد و شفاعت قرآن مجید این دو دسته (متفرق) میشوند.قاضی محمد بعد از این اتفاق به قریه قمقلعه منزل کریم آقا فرار و پناهنده میشود.
حتی پیش از آن شایع بود غفور محمودیان حزب کمونیست تشکیل داده و عدهای را دور خود جمع کرده و روز به روز بر تعداد آنان افزاوده میشود.مردم میگفتند “آقای محمودیان احتمالا به جای قاضی محمد امور منطقه را به دست خواهد گرفت و نماز علی اف هم موافقت کرده و گویا او را برای عهده دار شدن این امر خطیر تحت فشار قرار داده بود.”
مردم در محافل خصوصی میگفتند که محمودیان زیر بار علی اف نخواهد رفت،بالاخره دو روز بعد از اعلام حکومت از طرف قاضی محمد…به دستور نماز علی اف میرزا غفور به اداره شهربانی احضار میشود و چون او از این توطئه خبر نداشت بیمحابا با سعید حمه قاله رهسپار شهربانی اداره کشیکچیان دولت ملی میشود.
ماموران حکومت قاضی محمد از وی میخواهند از کوچههای فرعی به طرف شهربانی حرکت کند “او از جلو و آنها از عقب از کوچه یهودیان میگذرند در جلوی منزل ده نیسان زرگر یهودی از عقب با شلیک تفنگ مغزش را متلاشی میکنند…نماز علیاف با کشتن میرزا غفور هم میخواست سران عشایر را گوشمالی دهد و بر حذر دارد و هم شخصی که به پیشنهاد او وقعی نگذاشته بود را از میان بردارد”.