
ریشهی لفظ جمهوری،اصطلاح لاتین “res publica” به معنای “امر عمومی ” است که در نوشتههای لئوناردو برونی،تاریخ نگار ایتالیایی به معنی امروزی آن استفاده شده است.
جمهوری در مفاهیم و اصطلاحات سیاسی به حکومتی که در آن،مسئولین حکومتی موروثی انتخاب نشوند.نوع حکومت و ریاست کشور با رای مستقیم یا غیر مستقیم مردم و بر اساس قانون برگزیده شوند.
به تعریف کلی،جمهوری شیوه حکومتی است که بر پایه مردم سالاری،مردم آن حق حاکمیت بر سرنوشت اجتماعی خودشان را به طور مستقیم یا غیر مستقیم از طریق زمامداری که با رضایت و رای مستقیم یا غیرمستقیم آنان به گونهایی که توارث در آن دخالتی نداشته باشد تعیین و آنان نیز اقتدارات قانونی خود را تحت نظارت آنان اعمال مینمایند.
به نقل از منابع تاریخی،درک کینان (dreck kinan) در کتاب خود صفحه ۱۲۳ میآورد:
“در روز دوم بهمن ۱۳۲۴ (سالروز اعلام خودمختاری کردستان) قاضی محمد به شیوه نظامیان شوروی لباس پوشیده اما دستار مخصوص روحانیون را همچنان نگه داشته بود.”
کریس کوچرا در کتاب خود صفحه ۲۱۱ میافزاید: “در حالیکه ملا مصطفی بارزانی پشت سر او (قاضی محمد) ایستاده بود،در اجتماع مردم در میدان چهار چراغ شهر مهاباد وی تاسیس جمهوری کردستان را رسما اعلام کرد و خود نیز بدون برگزاری انتخابات،رئیس جمهور شد؟؟!!”
برگزار نشدن انتخابات بدان علت بود که بیم آن میرفت رقیب او،سید عبدالله افندی،برغم تلاشهایی که در خصوص این برهه از تاریخ حزب دمکرات سه نکته بسیار جالب توجه است:
۱٫اینکه جمهوری مهاباد از دو منظر با جمهوریت به معنای کلاسیک آن در تعارض بوده و غیر قانونی و غیر قابل دفاع است،اول اینکه سیستم حکومتی به رای عمومی گذاشته نشد و دوم اینکه خود رئیس جمهور نیز بدون رای گیری به این اریکه تکیه زد و خود را رئیس جمهور نامید.
۲٫با توجه به شعارهای قاضی محمد مبنی بر استقلال و خود مختاری چطور میشود که لباس شورویها را بر تن نموده است؟! آیا جز این است که وی با این حرکت،وابستگی فکری و سیاسی جریان تحت هدایت خود را به شوروی و کمونیستها نشان داده است و از طریق پشتوانهی بیگانه برای خود در مقابل حکومت مرکزی قائل بوده است که این خود با اهداف اعلام شده توسط قاضی محمد در تعارض آشکار میباشد.
۳٫همانطور که در تعریف جمهوری آورده شده است یعنی رجوع به رای و انتخاب مردم جهت تعیین سرنوشت سیاسی خود (تعیین نوع حکومت و تعیین رهبران) حال آنکه قاضی محمد و پیروانش در یک شورش با گرایش دیکتاتوری را رقم زده و فرق بسیاری میان حقیقت و آنچه که جمهوری مهاباد توسط قاضی محمد اعلام گشت وجود دارد.عواقب حکومتهای متظاهر و منزوی که با دروغ کار خود را آغاز نموده،همان عاقبت شومی است که برای قاضی محمد و حامیانش یعنی کمونیستها در تاریخ رقم خورده است.