true

اتحاد جماهیر شوروی برای معرفی خود به عنوان حامی “زحمتکشان جهان و ملل ستمدیده” و نشر ایدئولوژی خود و پیش بردن اهدافش،توجه به فعالیتهای فرهنگی را در اولویت قرار داده بود.حتی کمیته مرکزی حزب کمونیست شوروی و شورای کمیسارهای خلقی شوروی در اسفند ۱۳۲۳ قراری صادر کرد که در آن قید شده بود برای تاثیر گذاشتن بر اهالی “آذربایجان جنوبی” از “دین و دین مداران” استفاده لازم بشود.
اجرای تئاتر از همین دست برنامههای فرهنگی بود.در تابستان ۱۳۲۴ نمایشنامهایی به نام “دایکی نیشتمان” (مام میهن) در مهاباد به روی صحنه رفت.
غنی بلوریان از ترتیب دهندگان و بازیگران این نمایشنامه،میگوید:
“من نفهمیدم این نمایشنامه را از کجا آورده بودند،گفتند این متن یک نمایشنامه سیاسی ملی است،کمیته مرکزی از شما جوانان میخواهد این نمایشنامه را روی صحنه بیاورید تا مردم ببینند.این میتواند کمک مهمی برای تشویق و جذب مردم برای فعالیت سیاسی و ژ.ک باشد. در اولین روز اجرای نمایش،قاضی محمد و “چند افسر ارتش سرخ” به تماشای آن دعوت شده بودند.نمایشنامه در پنج پرده بود.در پرده اول،فرشتهایی شعری موزون و محزون و مملو از شکوه و شکایت میخوند.پرده دوم اشاره به پیمان سعدآباد بود که میان چهار کشور ایران،ترکیه،عراق و افغانستان منعقد شده بود و خصوصا ماده سوم آن که بر ضد کردها بود.در پرده سوم “مام میهن” در حالی زار و نزار در غل و زنجیر است و با صدای سوزناکی ناله سر داده است،درد و رنج خود را از تعرض دشمن میگوید و فرزندانش را به کمک میطلبد.در پرده چهارم “مام میهن” در حالی که همچنان میگرید و مینالد “ناگهان فرزندانش تفنگ به دست به همراه چند سرباز روس،وارد صحنه شدند و مام میهن را از غل و زنجیر آزاد کردند”.

پرده پنجم نشان میدهد که نمایندگان مردم با شجاعت رئیس جمهور کردستان و کابینه او را انتخاب میکنند.پس از اتمام نمایش،قاضی محمد “در حالی که صورتش برافروخته شده بود و چشمانش از شادی برق میزد،روی صحنه رفت و یک سخنرانی تاریخی ایراد کرد”.قاضی محمد،خود دستی در داستان نویسی و نمایشنامه نویسی داشت و با این هنر و میزان نفوذ و تاثیر آن بیگانه نبود.او “داستانی را تحت عنوان صلاح الدین به رشته تحریر در آورد که شماری از روشنفکران مهاباد آن را به نمایشنامه بدل کردند و مورد استقبال عموم واقع گشت.”
این نمایشنامه توسط عوامل فرهنگی ارتش سرخ نوشته شده بود،دهها کارشناس فرهنگی به همراه ارتش سرخ وارد خاک ایران شده بودند.نوشتن نمایشنامهایی در این سطح کار دشواری برای آنان نبود.میر جعفر باقراف در گزارشی که در بهمن ماهسال ۱۳۲۴ به مسکو فرستاد “تعداد کارمندان آذربایجان شوروی را در آذربایجان ۷۰۰ نفر قید کرده بود که در عرصههای حزبی،شوراها،فرهنگی و نظامی مشغول به کار بودند”.
اگر نمایشنامه توسط عوامل فرهنگی ارتش سرخ نوشته شده باشد نشان میدهد که این ارتش مصمم بود “مام میهن” را با قوه قهریه آزاد کند و اگر توسط کردهای عراق و یا کومله ژ.ک نوشته شده باشد به مثابه دعوت از ارتش سرخ بود برای کمک به آزاد کردن “مام میهن”.
ابتهاج قاضی محمد از آزاد شدن “مام میهن” و انتخاب رئیس جمهور و کابینه به کمک ارتش سرخ،نشانهای از چرخش وی به سوی شوروی بود.بنا به اظهار کوچرا،قاضی محمد پیش از آنکه به سوی شوروی متمایل شود،برای نخستین بار،یک ماه پس از اشغال ایران،با دو افسر انگلیسی و آمریکایی دیدار کرده بود.قاضی محمد برای آنها از وحدت کردستان سخن گفته بود؛اما واکنش سرد آن دو،قاضی را ناامید و متوجه شوروی کرد.
رهبران کومله ژ.ک در ماههای اولیه اشغال ایران توسط متفقین،از دولت بریتانیا انتظار داشتند آنان را برای کسب خودمختاری یاری کند.برای این رهبران،توسل به این و یا آن دولت برای “آزاد کردن مام میهن” تفاوتی نداشت.عبدالرحمن قاسملو در انتقاد از کومله و قاضی محمد مینویسد آنها به خوبی از اوضاع بین المللی و سیاست دولتها آگاهی و اطلاع نداشتند؛و از همین رو در مجله نیشتمان “میهن”،بریتانیا را دوست کردها و پرچمدار آزادی همه ملتها نامیدند.او ادامه میدهد: ” روشن است یک رهبر سیاسی که ادعای رهایی بخشیدن ملت کرد را دارد،ولی میخواهد این ادعا را با کمک بریتانیا تحقق بخشد،بریتانیایی که خود بزرگترین استعمارگر است،اگر بسیار خوش بین باشیم،باید بگوییم چنین رهبری سرگشته است.”

هنوز شش ماه از اشغال ایران نگذشته بود که دولت شوروی بیست تن از مشاهیر مهاباد را به باکو دعوت کرد.در میان این مشاهیر قاضی محمد و تعدادی از سران ایلات حضور داشتند.گفته شده است قاضی محمد در دیدار هیات با باقراف،دبیر حزب کمونیست جمهوری آذربایجان،که “برای خودش یک امپراتوری درست کرده بود”،از حق کردها برای تعیین سرنوشت خود و لزوم حمایت شوروی از این حق سخن گفته و باقراف نیز اجمالا سخنان او را تایید کرده است.
true
true
true
true